این شب به زمان بین غروب آفتاب 30آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) گفته میشود.
یلدا یک واژهی سُریانی و به معنای تولد و زایش است، یعنی تولد خورشید (میترا) در شب اول زمستان که بلندترین شب سال است، و ایرانیان به مبارکی تولد خورشید، نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را تا سپیده دم بیدار میمانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم میکنند.
فردای شب یلدا هم در ایران باستان بسیار مقدس بود، این روز که «خور روز» یا «دیگان» یا «روز خورشید» نام داشت، بهعنوان روز برابری انسانها شناخته میشد. همهی مردم حتی پادشاهان لباسی ساده میپوشیدند. هیچ دستوری صادر نمیشد و همهی کارها به صورت داوطلبانه انجام میشد. جنگ و شکار حیوانات ممنوع بود و حتی دشمنان خارجی نیز این موضوع را رعایت میکردند.
این روزها هم جشن یلدا تقریباً به همان شکل برگزار میشود. در این شب، همهی اقوام و فامیل دور هم جمع میشوند. ایرانیان در این شب از مهمانان خود با آجیل و شیرینی و میوه پذیرایی میکنند که همگی آنها نماد برکت و فراوانی و شادی است. انار یکی از میوههای مهم سفرهی شب یلدا به حساب میآید که بهخاطر پُردانه بودن، نماد برکتآوری و پربار نمودن زندگی است. از طرف دیگر، هندوانه نیز از میوههای ضروری سفرهی شب یلدا در خانههای ایرانی است. انار و هندوانه به دلیل سرخی رنگشان، نمادی از خورشید هستند.
یکی دیگر از رسمهای شب یلدا در ایران، خواندن دیوان شعرهای حافظ و همینطور نشستن زیر لحاف کُرسی که معمولاً یک چراغ زیرش روشن بود تا در هوای سرد زمستان دورهمی فامیل را گرمتر کند.
تعریف کردن خاطرات و قصهگویی پدربزرگها و مادربزرگها هم یکی دیگر از کارهاییست که شب یلدا را دلنشینتر میکند. اما همه این کارها در واقع برای این است که خانوادهها دور هم جمع شوند و بلندترین شب سال را با شادی و خوشحالی به صبح برسانند.
در خطهٔ شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب سینیهای تزیین شده به خانهٔ تازه عروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانهها را تزئین میکنند و شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند. در حالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین میکنند و به خانهٔ عروس میبرند.
در استان مازندران شب یلدا بسیار با اهمیت و گرامی داشته میشود. در این شب همه مردم به خانه پدربزرگها و مادربزرگها رفته و ضمن دورهمنشینی و خواندن شعرهای حافظ و فردوسی به خوردن تنقلات و میوهجات خصوصاً انار و هندوانه و ازگیل میپردازند و با خوردن و نوشیدن، و همینطور شنیدن صحبتها و داستانهای بزرگترها شب را به صبح میرسانند و معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکیها است.
سفرهٔ مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. مرکبات، هندوانه، خرما و رنگینک موجود است. حافظخوانی جزء جدا نشدنی مراسم این شب برای شیرازیهاست.
همدانیها فالی میگیرند با نام فال سوزن. همه دورتادور اتاق مینشینند و پیرزنی پشت سرهم شعر میخواند. دختر بچهای پس از تمام شدن هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مهمانها بر اساس ترتیبی که نشستهاند شعرهای پیرزن را فال خود میدانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقه است در این شب خورده میشود.